• وبلاگ : تسنيم چشمه اي در بهشت
  • يادداشت : متي ترانا و نراك!؟...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    جاي گله زفاصله ها گريه مي کنم
    با نام سيدالشهدا گريه مي کنم
    من که تمام عمر ز داغت گريستم
    در بين قبر هم چه بسا گريه مي کنم
    بايد هزار سال براي تو گريه کرد
    قدر هزار سال تو را گريه ميکنم
    حالا تو بخش بخش شدي،"يا" شدي و "سين"
    حالا تو را هجا به هجا گريه مي کنم
    تو در ازاي اشک به من کربلا بده
    من در ازاي کرب و بلا گريه مي کنم....


    پاسخ

    سلام فاديا جان... التماس دعا دوس گلم...

    نامدگان و رفتگان از دو کرانه زمان
    سوي تو مي دوند هان! اي تو هميشه در ميان
    در چمن تو مي چرد آهوي دشت آسمان
    گرد سر تو مي پرد باز سپيد کهکشان
    هر چه به گرد خويشتن مي نگرم در اين چمن
    آينه ضمير من جز تو نمي دهد نشان
    اي گل بوستان سرا از پس پرده ها درآ
    بوي تو مي کشد مرا وقت سحر به بوستان
    اي که نهان نشسته اي باغ درون هسته اي
    هسته فرو شکسته اي کاين همه باغ شد روان
    آه که مي زند برون از سر و سينه موج خون
    من چه کنم که از درون دست تو مي کشد کمان
    پيش وجودت از عدم، زنده و مرده را چه غم؟
    کز نفس تو دم به دم مي شنويم بوي جان
    پيش تو جامه در برم نعره زند که بر دَرم!
    آمدنت که بنگرم، گريه نمي دهد امان...
    پاسخ

    در حيرتم ز چه بجويم نشان تو// نه سر پيرهن ز چه پيدا کنم ترا// خواهرت ديد چو عريان تن پاکت مي گفت// جامه از تنت اي ابرسخا پاشيدي// معجرم نيست کنم سايه ولي يادم هست// سايه اي بر سر زينب ز عبا پاشيدي// سلام حوري جان... التماس دعا...
    السلام علي الخد التريب
    سلام بر صورت خاك آلوده
    ...........
    با وجود رخ خونين و به خاك آلوده
    صورتي را نتوان يافت به زيبايي تو
    سلام
    پاسخ

    السلام علي الحسين الذي سمحت نفسه يمهجته، سلام بر حسين كه جانش را تقديم نمود... با روضه ي حسين نفس تازه مي كنم // وقتي هواي شهر نفس گير مي شود... سلام