نظرات ياداشت دل ِ تنگ... - تسنيم چشمه اي در بهشت

چطوري؟ خوبي؟ چه ميكني با روزگار؟ مارو نميبيني خوش ميگذره؟ ----من همينجاهام جاي خاصي نيستم ... اينجا اونجا همه جا----- اون بار كه اومدم هي با خودم گفتم اين شعره يه جوري نبود؟ بعدش يهو يادم اومد كه تو عمدن يه بلاهايي سرش آوردي!!!(البته اينا همش شوخيه ها ميدوني كه آروم آروم نميتونم بيام)-----

خب دوست ِ گلم!!! جاي دوري نرفته ام ... جاي دوري نمي روم ... مي روم کمي باران را با دلم ، يا دلم رابا باران يکي کنم ....

در آخر هم قربون ِ تو هميشه برات دعا ميكنم براي سلامتي و آرامشت و موفقيتت حتي اگر نباشم و نبينمت

تا بزودي

پاسخ

خدا رو شكر مشغول زندگيم و آماده شدم براي درس و مشقي كه حسابي وقتمو پر كرده، فكر مي كنم روزهاي پر كاري رو پيش رو دارم به اميد خدا چند روز ديگه مشغول ميشم. خوشحالم كه حضور پر شر و شورتو باز مي بينم هميشه از ديدن كامنتات فول انرژي ميشم... راستي هر موقع خواستي بري زير بارون بگو ما هم باشيم تا ببينم ما با بارون يكي ميشيم يا بارون با ما، البته فرقي نمي كنه هر دوش قشنگه... منمنون شقايق عزيز، دوست دارم و براي تمام فصول زندگيت روزهاي خوب خدا رو آرزومندم. منتظرت مي مونم...