• وبلاگ : تسنيم چشمه اي در بهشت
  • يادداشت : خدا
  • نظرات : 4 خصوصي ، 5 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حميدرضا 

    سلام

    كلمات زيبايي دركنار هم قرار گرفته اند.متشكرم.ولي من خدامو جور ديگه مي بينم.نمي تونم باور داشته باشم اگر خدا خودش مي خواست كنترل كنه چرا به من عقل داد غريزه كافي بود يا اگر مي خواست پا بزنه ديگه پا زدن من به چه كار ايد.خداي من خداي نازنينم ازت مي خوام زماني كه دارم با درچرخم مي رم هر جا كه خسته شدم تو به من اميد بدي هر جا كه راه گم كردم تابه راه برگردونيم.خدا اگر تو مي خواهي بروني منو از دوچرخه پياده كن.چون اگر تو بروني ديگه من اشرف مخلوقات نيستم.ديگه هيچي نيستم.ولي نه اگر مي خواستي بروني فرمان به من نمي دادي.درسته فتبارك الله احسن الخالقين.

    پاسخ

    سلام... من بطور كامل با نوشته هاي مارك موافق نيستم، ولي برام خيلي جالب بود، فردي كه مسلمان نيست اينقدر زيبا خداوند را در زندگي خود لمس كرده و دائم حضور او را حس مي كند. (به تعبير خودمان مارك در واقع به مرحله ي توكل بخدا رسيده است). من بعنوان يك فرد مسلمان اگر تفكر مارك را چشم بسته بپذيرم، در واقع قانون جبر را پذيرفته ام؛ به اين معنا علم خداوند را كه علم مطلق است، در مقابل اراده و تفكر انسان مي بينم، در صورتي كه تفكر صحيح اينست كه خداوند خالق هستي و انسان مي باشد، خالق و آفريننده ي انسان، علم و آگاهي كامل به گذشته، حال و آينده ي او دارد، ولي اين علم الهي نيروي باز دارنده ي اراده ي انسان نمي باشد، (بلكه علم خداوند و اراده ي انسان مانند دو بال يك پرنده مي باشد كه نبود يكي از آنها قدرت پرواز را مي گيرد، علم مطلق خدا و اراده ي انسان بصورت دو خط موازي در كنار هم قرار دارند نه در مقابل هم). خداوند انسان را مختار آفريد يعني به او قدرت اختيار، تفكر و اراده عطا كرد و در جهان هستي دو راه خير و شر را پيش روي او قرار داد. علم خداوند به تمام امور انسان باعث جبر نمي باشد، يعني علم مطلق خداوند به آينده قدرت انتخاب مسير خوب و بد را از انسان سلب نمي كند، انسان با اراده و اختيار تام مسير خير و شر را انتخاب مي كند، ولي نكته ي مهم اينست كه اگر انسان در مسير شر قرار گرفت در واقع از مسير اصلي خلقت كه همانا كمال انسان مي باشد دور شده و به همان ميزان از منبع لطف و رحمت الهي نيز فاصله مي گيرد، ولي اگر راه خير و خوبي را انتخاب كند در مسير كمال و پيشرفت قرار مي گيرد و در اين راه گام برداشتن و تلاش كردن يعني نزديك شدن به منبع فيض الهي و بهره ي كافي بردن از لطف و عنايات خداوند. باور من اينست كه مارك آنقدر دلش پاك بوده كه در اين مسير قرار گرفته و بودن خداوند را در كنار خود به خوبي درك كرده، خب وقتي نيروي برتر و مطلق را در زندگي خود حس كني نه تنها دست از تلاش بر نميداري،بلكه با نيروي مضاعف و اميد بيشتري به مسير خود ادامه مي دهي و به نيروي توكل به خدا دست پيدا مي كني و به اين باور ميرسي كه با لطف و عنايت الهي پا در ركاب دوچرخه ي زندگي گذاشته و با مدد از او تا آخر مسير روشن زندگي پا ميزني. زماني كه انسان با اراده و اختيار تام از ميان خير و شر راه درست را انتخاب مي كند، خداوند با افتخار تمام مي گويد:( فتبارك الله احسن الخالقين ). بهارانه باز هم سر بزن، نظراتت خيلي جالبه...