خدای همیشه مهربان - تسنیم چشمه ای در بهشت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



خدای همیشه مهربان - تسنیم چشمه ای در بهشت






اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

درباره نویسنده
خدای همیشه مهربان - تسنیم چشمه ای در  بهشت
غزل
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم! عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم! چشم آلوده کجا! دیدن دلدار کجا! چشم دیدار رخ یار ندارم! چه کنم ؟؟؟
تماس با نویسنده


لوگوی وبلاگ
خدای همیشه مهربان - تسنیم چشمه ای در  بهشت

لینک دوستان
امید
ستاره
حوری
فادیا
شیوا
الهه امید
راشا

آرشیو وبلاگ
1390
1389
1388
1387
1386
1385

آمار بازدید
بازدید کل :215598
بازدید امروز : 1
 RSS 

   

     

مهربان‏ترین همراه

 

 گاهی اوقات آنقدر احساس ترس ، دلشوره و تنهائی به سراغم می‌آ ید که فکر می‌کنم تنها تر از من کس نمی‌باشد. 

اما نه ... در این دنیا، مهربان دوست و نازنین رفیقی دارم که همیشه برای من بهترین‌ها را خواسته است.

او همه جا را می‌بیند و از همه چیز من با خبر است و همیشه با دیده اغماض بدی‌های مرا می‌بخشد.                                                    

با تمام تقصیرات، وقتی صدایش می‌کنم با مهربانی پاسخم را می‌دهد و دستان گرمش آرامم می‌کند. 

غصه نخور من اینجا پیش تو هستم، غمی به دل راه نده من تو را دوست دارم، نترس من همیشه با توام، تو آفریده‌ محبّت منی ... تو با دیگران مشغول و... و من به یاد تو. همواره در همه احوال مراقب توام. بازگرد که همیشه دیده به راه بندگان خود می‌باشم. خیالت جمع جمع، تو را تنها نخواهم گذاشت. 

 

فرازی از دعای ابو حمزی ثمالی 

 

خدایا ‍‍! به عزتت سوگند که اگر برانی از درگاهت، نمی‌روم، حتی اگر به بندم کشی و روی لطف از من بپوشی و در عیان کردن بدی‌های من در نظر خلایق بکوشی، حتی اگر مرا در آتشت اندازی و میان من و خوبان در گاهت فاصله اندازی ، محال است که دست امید از ضریح لطف تو بردارم و روی از آستان مهرتو بگردانم.

الهی! رویم از معصیت سیاه است و پشتم از بار گناه خمیده، اما باز به تو رو می‌کنم و از تو حاجت می‌طلبم، فقط مهربانی و کرامت توست که جرأتم می‌بخشد.

خدایا! من رسیده‌ام بدین پایه از امید که تو آرزوهای مرا با ترازوی لیاقت‌های من نمی‌سنجی، ملاک تو در بخشش، ارزش من نیست، کرامت خود توست. پس بدی‌های من تو را از اجابت و کرامت و رأفت باز نمی‌دارد.

خدای من! دست امیدم را بگیر و گوش اجابت به نیایش‌هایم بسپار. کوه آ رزوهایم اگر چه سر به آسمان می‌کشد، اما ره‌توشه رفتارم حقیر و زشت و شرم‌آور است. تو نعمت عفوت را با پیمانه آرزوهایم ببخش نه با ظرف کوچک و آلوده اعمالم و مرا به تلافی بدی‌هایم مجازات مکن، که شأن کرامت تو برتر از مجازات گنهکار است و ظرفیت حلم تو افزون‌تر از کیفر تبهکار.

الهی! من پناهنده فضل تو شده‌ام، به کرامت تو دخیل بسته‌ام و از خشم تو به دامن مهر تو گریخته‌ام . این تن عریان گناه نیازمند لباس ستّاری توست، تو را به آبروی تو سوگند که مرا در آفتاب سوزان شماتت رها مکن. پس به کرامتت بگذر و از دریچه عفوت به این خطاکار بنگر.

                                        رهایم مکن مهربان خدای خوبم



نویسنده » غزل » ساعت 9:59 عصر روز پنج شنبه 87 اردیبهشت 5

<      1   2   3   4