بانوی بی نشان - تسنیم چشمه ای در بهشت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



بانوی بی نشان - تسنیم چشمه ای در بهشت






اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

درباره نویسنده
بانوی بی نشان - تسنیم چشمه ای در  بهشت
غزل
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم! عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم! چشم آلوده کجا! دیدن دلدار کجا! چشم دیدار رخ یار ندارم! چه کنم ؟؟؟
تماس با نویسنده


لوگوی وبلاگ
بانوی بی نشان - تسنیم چشمه ای در  بهشت

لینک دوستان
امید
ستاره
حوری
فادیا
شیوا
الهه امید
راشا

آرشیو وبلاگ
1390
1389
1388
1387
1386
1385

آمار بازدید
بازدید کل :215254
بازدید امروز : 0
 RSS 

   

                                            مرو، مادر جوان و هیجده ساله ام، ما هنوز کوچکیم، مرو مادر بمان نه از برای مادریت، بمان تا شاید درمانی برای دردهایت باشیم.

مادر

امشب کرانه های آسمان به زمین می چسبد، امشب دردهای پهلوی آن بانوی بی همتا به درمان خواهد رسید، امشب تمام ستارگان جایگاه فاطمه را در هفت آسمان خالی می کنند، امشب زهرای اطهر کبوترانه پر می کشد.

زهرا جان! بانوی عصمت و آسمانی، تو را مادر عشق و آیینه می نامند، مادری که به هنگام وداع نیز مادری می کرد، وصیتش را به علی گوش کن!

جای من بگذار ای نور عینم / ظرف آبی سر بالین حسینم

امشب سنگین و غم ناک است، کودکان فاطمه بهمراه علی از بقیع بازمی گردند و جای خالی مادر را چه مظلومانه می بینند، علی می دانی از امشب تنها شده ای! آن روز آخر را به یاد می آوری؟ همان روز که زهرایت با تمام دردهایش خود به کار خانه پرداخت.

دل کویریم بی تو سبز نخواهد شد، از حماسه های تو در پایداری و ادامه و نگهداری از ولایت و از دردهایت گفتن سنگین است.

پس از تو آسمان دلگیر دلگیر/ علی می ماند و یک کوفه تزویر



نویسنده » غزل » ساعت 12:10 صبح روز دوشنبه 89 اردیبهشت 27