سلام دوست خوبم بسيار زيبا بود
مبارك قابتون هم باشه
من به روزم خوش حال مي شوم ديدگاهتون
را بدانم.
با تشكر.
سلام همه خوبان عالم بر شما خواهر يا برادر گمنام و عزيز
دست دوستي شما را تبرك مي كنم
شعر زيبائي بود با لذت تا انتها خواندم
لحظه لحظه عمرتان پربار و سرشار از عطر حضور يار عيار خدانگهدار
چقدر احساس غريبي ميكنم......چه غربت سنگيني !!!!من ميفهمم ....ميفهمم كه اينجا شهر من نيست......هرچه خودم را به آن راه ميزنم ....هرچه به خودم ميگويم چقدر زندگي زيباست....چقدر دنيا قشنگه......نه ...نميتوانم....نميشود.....يادم هست ...خودت گفتي من از رگ گردن به تو نزديك ترم.....بخاطر همين گاهي كه خيلي دلتنگ ميشوم خودم را بغل ميكنم......خدايا من ازينجا گله مندم.....اينجا منو اذيت ميكنه...اينجا غريبم
دو خط اولي كه نوشتي دقيقا دغدغه ي اين روزهاي منه.
سوختني كه مرا بسازد.
اين روزها زياد به خدا مي گم خدايا شكيبايي روزي ام كن براي ساخته شدنم.
مرسي دوست خوبم به خاطر جمله ي قشنگت.
سلام
خداوندا
بالهايي براي پرواز مي خواهم.بالهايي كه با آن از زمين زمينيان فاصله بگيرم.دلم سوداي پرواز دارد.به دنبال چه مي گردي دلا؟
مگر بارها نگفتمت :
سالها دل طلب جام جم از ما مي كرد آنچه خود داشت زبيگانه تمنا مي كرد
خداوندا چه شده مرا.از كه مي نالم.اين بي قراري مرا لرزان نموده.درمان بي قراري من گفتي مرا-الا بذكرالله تطمئن القلوب_اما من خود از ياد بردم.حال كه آرامش مرا به سفري ارزان واگذاردتو آن را بر من بازگرداند همانندي كه موسي را به نزد مادر رساندي.ساحل پر تلاطم ذهنم زيبايي افكارم را در سايه خروشان خود محو نموده.پس به لطف ايزدان آرامش را در نهانخانه وجود هستيم سكنا ده تا وجودم تجلي پاك تو باشد تا بينندگان را در وجود خود تجلي تو بنمايم.خداوندا بالهاي پروازم را به كرمت عطا فرما.از دوري تو بي قرارم...