شکستن دل بی صداست... - تسنیم چشمه ای در بهشت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



شکستن دل بی صداست... - تسنیم چشمه ای در بهشت






اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

درباره نویسنده
شکستن دل بی صداست... - تسنیم چشمه ای در  بهشت
غزل
مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم! عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم! چشم آلوده کجا! دیدن دلدار کجا! چشم دیدار رخ یار ندارم! چه کنم ؟؟؟
تماس با نویسنده


لوگوی وبلاگ
شکستن دل بی صداست... - تسنیم چشمه ای در  بهشت

لینک دوستان
امید
ستاره
حوری
فادیا
شیوا
الهه امید
راشا

آرشیو وبلاگ
1390
1389
1388
1387
1386
1385

آمار بازدید
بازدید کل :215080
بازدید امروز : 1
 RSS 

   

  

تو را با اشک خون از دیده بیرون راندم آخر هم
که تا در جام قلب دیگری ریزی شراب آرزوها را

به زلف دیگری آویزی آن گل های صحرا را
مگو با من، مگو دیگر، مگو از هستی و مستی

من آن خودرو گیاه وحشی صحرای اندوهم
که گل های نگاه و خنده هایم رنگ غم دارد

مرا از سینه بیرون کن
ببر از خاطر آشفته نامم را

بزن بر سنگ، جامم را
مرا بشکن، مرا بشکن

تو سر تا پا وفا بودی
تو با درد آشنا بودی

ولی ای مهربان من،
بگو آخر، که از اول کجا بودی؟!
 

کنون کز من بجا مشت پری در آشیان مانده

و آهی زیر سقف آسمان مانده

رها کن این دل غمگین و تنها را

تو را راندم

که دست دیگری بنیان کند روزی بنای عشق و امیدت

شود امید جاویدت

تو را راندم

ولی هرگز مگو با من:

جهان تاریک می شد، کهکشان می مرد

درون سینه ام دل ناله می زد:

باز کن از پای زنجیرم

که بگریزم، به دامانش بیاویزم

به او با اشک خون گویم:

مرو، من بی تو می میرم

ولی من در میان های های گریه خندیدم

که تو هرگز ندانی

بی تو یک تک شاخه عریان پاییزم

دگر از غصه لبریزم

در این دنیا بمان بی من،

برای دیگری سر کن نوای عشق و مستی را

بخوان در گوش جان دیگری آوای هستی را

تو ای تنها امیدم

بی من از آن کوچه ها بگذر

مرا یک دم به یاد آور

به یاد آور که می گفتم:

بیا امید جان من

بیا تن را ز قید آرزوهایش جدا سازیم

بیا میعاد خود را بر جهان دیگر اندازیم

به یاد آور که اکنون بی تو خاموشم

ز خاطرها فراموشم

و یک تک لاله وحشی

به جای لاله بر گور دل من روشنست اکنون



نویسنده » غزل » ساعت 12:19 عصر روز سه شنبه 88 مهر 7