باز باران با ترانه مي خورد بر بام خانه...
يادم آمد کربلا را دشت پرشور و بلا را...گردش يک ظهر غمگين گرم و خونين زير تيغ و نيزه ها را
با صداي گريه هاي کودکانه وندرين صحراي سوزان
ميدود طفلي سه ساله پر زناله دلشکسته پاي خسته
باز باران... قطره قطره.. مي چکد از جوب محمل...
آخ باران کي بباري بر تن عطشان ياران؟
تر کنند از آن گلو را ....
آخ باران.... آخ باران.....
ايام سوگواري سرور شهيدان امام حسين(ع) بر تمامي
محبان آن حضرت و اهل بيتش تسليت باد.
خدايا ما را حسيني زنده بدار و عاشورايي بميران...