• وبلاگ : تسنيم چشمه اي در بهشت
  • يادداشت : خودم اينجا و دلم جاي دگر...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام من آپم و يك نظر سنجي گذاشتم خوش حال مي شوم توش شركت كنيد.
    + حوري آسمان 
    راستي پست هاي قبليت چي شدند؟؟
    پاسخ

    تو آرشيوه. پستا وقتي زياد باشه وبت سنگين ميشه و دير باز ميشه بخاطر اين رفتن تو آرشيو.
    + حوري آسمان 

    سلام دوست خوبم.

    حالم شكر خدا خوبه.

    راستي راجع به وبلاگ يه سري كمك ازت مي خواستم. سر فرصت ازت راهنمايي مي گيرم. البته لطفا.

    پاسخ

    سلام... اصل حال خوبه كه برقراره، در خدمتيم سعيده جان.
    سلام بسيار عرفاني و زيبا بود من هر 5شنبه آپم خوش حال مي شوم بم سر بزنيد.
    پاسخ

    سلام، ممنون لطف داري. يه سر كوچولو زدم، سر فرصت حتما.

    سلام.

    خداقوت.

    شهدا امروز از ما جه مي خواهند؟

    وبلاگ آسمانيون منتظر حضور و نظر شما ...

    www.asemanioon.blogfa.com

    پاسخ

    سلام، وصيت يكي از شهدا: خوب شدن و خوب بودن و خوب ماندن...
    خداي مهربان چقدر احساس با تو بودن دلنشين است .....چقدر با تو بودن با صفاست....چقدر نفس كشيدن در اين محيط بي پايان شفاف ميكند اين قلب ماتم را....
    هنوز عرفه تمام نشده ....هنوز با من است...هنوز ......
    سلام
    پاسخ

    سلام... خدا همه ي خوبي هاست، وقتي همزبون و همراهت باشه معلومه كه باصفا ميشي... اي كاش اين احساس خوب تا عرفه ي ديگه تموم نشه"ياد آوري به خودم"
    + حميدرضا 

    سلام

    نمي تونم بگم نمي دونم.در روز عرفه خدا برف را بهم داد.زردي برگهاي درخت را داد.سبزي جنگلها را عطا كردي.نمي دانم چقدر از شهر دور شدم نمي دانم خدا كيلومترها براي چه مفهوم مرادر زمين چرخاند.در هر دم ديدمش.همه جا بود.هرچه رفتم از بيابان لم يزرع تا موج هاي خروشان طوفاني دريا را تا كوههاي سر به فلك كشيده پوشيده از برف همه جا بود.ديدمش باهاش كلام كردم.از درد زمينيان گفتم.گفتم مردمان عرفه را در بيابان دانستن.ندانستن عرفه نشانه گم نشد نه نه جاي ماندن.عرفه روز شناختن خدا است.چه ساده گذشتم از اين ثانيه ها.

    پاسخ

    سلام، اون روزي كه خدا من و تو رو آفريد همه خوبي ها رو يكجا بهمون داد، ولي خب انگار فاصله زياد شده، يه گمشده تو خودمون داريم، گاهي اوقات يه روزاي خاصي دنبال پيدا كردن اين گمشده هستيم، عرفه جا و مكان و روز خاصي نميخواد خودتي و خدا اگه تونستي اين دوتا رو يه جا جمع كني ميرسي به عرفه......چه ساده گذشتيم از اين ثانيه ها.....

    نميدانستم ميتوانم بروم يا ميمانم !!! نميدانستم ميرسم يا جامانده ميشوم! با تمام ِ مشغله هاي اين دنيايي ام با طلوع ِ آفتاب گفتم الهي به اميد ِ خودت مرا به آنجا برسان ... امروز ميخواهم با كلمه كلمه ي عرفه التماست كنم! ميخواهم تو را بجويم !! ميگذاري؟ ميخواهي؟ ميشود؟ ميروم؟ ميخوانم ؟ ميشنوم؟ درك ميكنم؟ ------- و رفتم ، يار پسنديد مرا !!!! و چه هوايي استنشاق كردم در لحظه لحظه ي عرفه ... او مرا خواند و من رفتم و او باز اجابت كرد !!!

    ايشالله عرفه در عرفات نصيبمون بشه عزيزم!

    پاسخ

    يادمه با هم قرار گذاشتيم هر طوري كه شده بايد اعمال عرفه رو انجام بديم، خواست و رفتيم و شنيد، و دست آخر فكر مي كنم همه احساسشون اين بود كه " يار پسنديد مرا"
    دل در جوشش ناب عرفه، وضو مي گيرد و در صحراي تفتيده عرفات، جاري مي شود. دل يقرار روح عرفات شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضريح اجابت، تصوير مي دهد و اين صحراي عرفات است كه با كلمات روحبخش دعاي امام حسين (ع) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش مي كند.

    خدايا،حتي براي لحظه اي مرا به خودم وا مگذار، مرا ببخش و بيامرز......


    پاسخ

    تو اين عرفه خيلي دلم گرفته بود، دوست داشتم كربلا بودم...