• وبلاگ : تسنيم چشمه اي در بهشت
  • يادداشت : گپ و گفتي با...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام...

    اول واسه اون متن ِ پاييني يه چيزي بگم! جان؟ چرا واسه بقيه نميگم؟ خب آخه اين جالب بود...

    --------

    سفر آغاز ميشه به كجا؟ خيلي هم مهم نيست! مهم راهي ِ كه بايد پيمود! مهم پاي ِ سفر ِ! مهم همسفره! توو جاده هر اتفاقي ممكنه بيافته، ديدن ِ مناظر ِ زيبا‍! طبيعته بكرو قشنگ! كنار ِ اون رعايت نكردن اصول از طرف مسافرا و خراب كردن طبيعت! مناظري زيبايي كه گاهي بعضي كثيفشون ميكنن! تصادف ميبيني گاهي! گاهي به يه دوراهي كه ميرسي به همسفرت اختلاف ِ نظر ايجاد ميشه ! گاهي...خيلي خيلي اتفاقا ميفته!

    مهم اينه كه توو سفر دو روويي نداريم! بي حرمتي نداريم! بي محبتي نداريم! خودم، نه تو، نداريم! زير ِ پا گذاشتن ِ ارزشهاي همديگه
    ، نداريم! فريب دادن نداريم! سوء استفاده از احساس نداريم!----آخه سفر با اين اتفاقا خيلي زشت ميشه، تقريبا غير ِ قابل ِ تحمل ميشه...

    اينا كه نباشه اختلافي هم كه پيش بياد توو همون طبيعت ِ بكرو قشنگ با يه لبخند يه چاي ِ داغ هم پهلوش اختلافو حل ميكني و باز به سفر ادامه ميدي...(اينا برا خودمم بود)